یه تریپ دور هم باشیم

طنز اجتماعی

یه تریپ دور هم باشیم

طنز اجتماعی

تحهیز آباد خره !!!

سلام دوستان ، دوستان سلام !!! اومدم و باز اومدم با یه چیز جدید اومدم . اول بگم که میلاد امام جواد (ع) رو به همه تبریک میگم . خوب بریم سراغ موضوع جدید این دفعه (یه معضل دیگه از جامعمون ) که امیدوار بپسندید

در راستای مجهزسازی روستاها به کلیه امکانات پیشرفته اعم از اینترنت پرسرعت !!! و ماهواره و گیم نت !!! و بمب اتمی !!! و تجارت الکترونیک و وسایل نقلیه پیشرفته و ... سری به یکی از این روستاها زدم تا شما رو از اخبار و مصاحبه های دهاتی های عزیز با خبر کنم

ساعت 6 صبح بود که به سمت تجهیزآباد خره !!! از توابع شهرستان سیستم آباد کتول !!! در    ایالت فوق مدرن تاکسفورد حرکت کردم . اول باید با مینی بوس تا سر جاده ی روستا می رفتم بعد از اون با هر چی که گیرم میومد می رفتم ده. خلاصه ساعت 7 سوار شدم و خیلی زود یعنی ساعت 7 شب رسیدم به سر جاده ی روستا . منتظر شدم تا بلکه موتوری ، جیپی ، تراکتوری ، درشکه ای !!! چیزی بیاد سوار شم تا تاریک نشده برسم . از دور دیدم که دو تا چراغ دارن میان طرف من . کلی خوشحال شدم و شروع کردم به دست تکون دادن که یه کم جلوتر واستاد . مـــــــــــــــــــــــــــــه !!! چی بود ؟ یه اف 117 متالیک ، رینگ اسپورت و تیونینگ شده  که مال یه دونه از بچه های روستا بود !!! خلاصه کلی کف کردم و بیهوش شدم . نفهمیدم کی منو رسونده بود به ده ولی وقتی به هوش اومدم دیدم که ساعت 7 و 2 دقیقه است !!!  دیدم که توی یه دونه از خونه های روستا هستم . حالم که جا اومدم تصمیم گرفتم باهاشون آشنا شم ببینم چه خبره . اونی که منو سوار کرده بود پسر بزرگ خانواده غضنفر بود . من تو خونه ی کدخدای ده یعنی دیوید خره آبادی زاده بودم . یه پسر دیگم داشتن به اسم جفری ( جعفر !!! ) که اونم یه فراری فرمول 1 !! داشت . خلاصه من که نافرم تو کف بودم و گیج شروع کردم به سوال کردن . گفتن که یه خواهرم دارند به اسم جسیکا که دانشجوی مترجمی زبان اوگاندایی دانشگاه آزاد تاکسفورده !!! پدر و مادرشونم که رفته بودن ایتالیا تا بعدش برن خارج !!! بعد این حرفا رفتیم تو ده ببینیم چه خبره . اول رفتیم گیم نت اکالیپتوس !!! چه خبر بود ؟ بچه های ده بازی می کردنا . قربان ، صفر علی ، جرج !!! ، حشمت ا... ، جوزف ( همون یوسف خدمون بابا ) و کلی دیگه که در عرض سه سوت بازی استراتژیک شالیزار !!! رو تموم می کردن . تیمشونم تو مسابقات جهانی اسپانیا تو سری آ لیگ برتر ایران !!! اول شده بود . یه مزرعه اونور تر کافی نت مش جیمی بود که پر بود از مشتاقان چت !!! اما عین لوکوموتیورانی بودا !!! مش حسن که داشت چوپوق می کشید و با زبان شیوای ترکی با ابرو گوندش ( خواننده ی معروف ترک ) چت می کرد و یه میز اونور تر قنبر علی بود که پیپ !!! می کشید و داشت سایت  گیوه دات کام رو نیگا می کرد که شاید یه گیوه ی خوب پیدا کنه !!! نظر علی هم که داشت تو اورکات دنبال یه عیال خوب می گشت با آنجلینا جولی ( بازیگر معروف و زیبای فرنگی ) آشنا شده بود که داشتن قرار حنابنودنو میذاشتن . از اونجام اومدیم بیرون !!! من که دیگه نمی دونستم باید چی کنم اصن ان کف قاطی کرده بودم .  دیدم یکی از اهالی ده به اسم برات جیسون !!! شاد و شنگول داره می دوه و میگه من پولدار شدم . ازش پرسیدیم چه خبره ؟ گفت از گلد کوئیست دویست میلیارد تومان !!! برنده شده که می خواد باهاش چند تا تراکتور و نیسان بخره که کار کنه . بقیشم بده یه پژو 206 واسه پسرش بخره که تو مسابقات رالی پاریس !!! تاکسفورد شرکت کنه . من که دیگه هیچی نمی فهمیدم و حسابی قاط زده بودم تصمیم گرفتم تا بیشتر اسکول نشدم برگردم . تو راه برگشت شانس آوردم یه الاغ رینگ اسپورت ( همون خودروی ملی ) گیرم اومد تا برگردم خونه . تو همین کف و اوضاع بودم که

مامانم گفت حامی پاشو لنگ ظهره !!! نون نداریما

          

ولی خدایی یکی نیست به این مسئولین متعهد !!! بگه آخه ما تو شهر یه آی اس پی درست و حسابی نداریم اونوقت روستاها میخوان گیم نت پر سرعت داشته باشن

حتماً نظراتتونو بگین ممنون میشم

نظرات 2 + ارسال نظر
پريسا سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:35 ب.ظ http://www.nimehgomshode.blogsky.com

سلام
با حال بود.به منم سر بزن

بلال پنج‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 10:35 ب.ظ

حالا چرا می گویم آزادی راه حل عمومیست؟چرا می گوییم که نقش و اهمیت آزادی مقدم بر تمامی تئوریها و بحثها و مطلق نمودن هر گونه شیوهً اقتصادیست؟ زیرا وقتی قدر و حرمت آزادی حفظ و نگه داشته شود، دیگر جامعه از حرکت به جلو و رشد یابنده نمی ایستد و توده ها را بر امورات سیاسی و اقتصادی خود آگاه ساخته و دیگر محتاج به قیمی نخواهد داشت و نتیجتاً جامعه از هرگونه انحرافات فکری و سیاسی و دیکتاتوری مصون می گردد و به دنبال آن به لحاظ اقتصادی نیز با دیگر کشورها و رقیبان تکنولوژی و صنعتی سعی به رقابت فعال پرداخته و با انطباق با جوامع جهانی تعادل را حفظ و خود کفا می گردد. چرا شاه و خمینی قبل از همه آزادیهای (بیان، قلم، عقیده...) سیاسی و فردی و اجتماعی گروهی و سازمانی... را از مردم گرفت؟ زیرا آزادی های سیاسی، موجب آگاهی و مقایسه و انتخاب آزادنه اجتماعی( انتخابات آزاد) گشته و دیکتاتورها و امثال آن و حتی پس مانده های مدعی رفرم رژیِم نیز، با یک روند و رشد سیاسی توده ها از صحنه سیاسی و حاکمیت حذف گردیده و خشونت و خرافات نیز از جامعه رخت بر بسته و سوسیالیسم گسترش می یابد. بنا براین تمامی شعارهای ضد استکباری و ضد امپریالیستی و ضد سرمایه داری و از این قبیل حرفهای من در آورده فقط مصرف شخصی و داخلی داشته و مشغلهً ذهنی است و کاربردی ندارد. از این جهت آزادی موتور محرک رشد آگاهیهای سیاسی و اقتصادی و عامل ثبات سیاسیت و جامعه را از هرگونه حرکتهای ارتجاعی و انحصاری ودیکتاتوری مصون میدارد.
زنده باد آزادی. ملت ار بداند ثمر آزادی را - بر کند زبن ریشهً استبدادی را..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد